تاریخ : شنبه 21 اسفند 1389
بازدید : 713
نویسنده : amin
|
یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هر دو ماشین به شدت داغون میشه، ولی هر دو نفر سالم میمونن.
وقتی که از ماشینشون پیاده میشن و صحنه تصادف رو میبینن، مرد میگه:
- ببین چیکار کردی خانم! ماشینم داغون شده!
- آه چه جالب، شما یه مرد هستید!
مرد با تعجب میگه:
- بله، چطور مگه؟
- چقدر عجیب! همه چیز داغون شده ولی ما دو نفر کاملاً سالم هستیم!
- منظورتون چیه؟
- این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینجوری با هم ملاقات کنیم و آشنا بشیم!
مرد با هیجان زیادی میگه:
- اوه بله، کاملاً موافقم! این حتماً نشونه خوبیه!
زن دوباره نگاهی به ماشین میکنه و میگه:
- یه معجزه دیگه! ماشین من کاملاً داغون شده ولی این بطری مشروب کاملاً سالمه! این یعنی باید این آشنایی رو جشن بگیریم!
..بقیه داستان را در ادامه مطلب مطالعه کنید..
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
داستانهای طنز کوتاه و با حال ,
,
:: برچسبها:
بهترین داستان های جدید ,
جدیدترین داستان های 89 ,
داستان 89 ,
داستان بسیار زیبا ,
داستان جالب ,
داستان دی 89 ,
داستان زنجير عشق ,
داستان های 89 ,
داستان های آموزنده جدید ,
داستان های بسیار زیبا ,
داستان های کوتاه جدید ,
داستان کوتاه آموزنده ,
داستان کوتاه جالب ,
داستان کوتاه جدید ,
داستان کوتاه خواندنی ,
داستان کوتاه و خواندنی ,
داستان کوتاه کوتاه کوتاه ,
داستانک آموزنده ,
داستانک جالب ,
داستانک جدید ,
داستانک خیلی جدید ,
داستانک زیبا ,
سایت داستان کوتاه ,
مخصوص خانم ها ورود آقایون ممنوع ,
ورود خانم ها ممنوع ,
یک خانم باهوش ,
یک داستان کوتاه جالب ,
یک زن باهوش ,
|